آموزش برده دونیل کارتر محدود شهوانی داستان مامان و مبهم

Views: 2580
هر وقت او مرا مجبور می کرد به او سینه بزنم آنقدر نطفه از دهانم می ریخت. می توانستم احساس غرق شدن کنم. او بی امان بود. او خوب به من لگد زد و مرا با دستان خشن او نگه شهوانی داستان مامان داشت